فراز های عاشقانه
ای یاور اهل ایمان و ای منتهای ارزوهای عارفان وای فریادرس فریادخواهان و ای دوست دلهای راستگویان وای یکتا خدای عالمیان ،آیا در باره تو ای خدای پاک و منزه و ستوده صفات!گمان می توان کرد که بشنوی در آتش فریاد بنده مسلمانی را که به نا فرمانی در دوزخ زندانی شده و سختی عذابت را به کیفر گناه می کشد و میان طبقات جهنم به جرم و عصیان محبوس گردیده و ضجه و ناله اش با چشم انتظاری و امیدواری به رحمت بی منتهایت به سوی تو بلند است و به زبان اهل توحید تو را می خواند و به ربوبیتتت متوسل می شود باز چگونه در آتش عذاب خواهد ماند ؟در صورتی که به سابقه حلم نامنتهایت چشم دارد؟ یا چگونه آتش به او ناراحتی رساند و حال آنکه به فضل و کرمت امیدوار است ؟یا چگونه شراره های آتش او را بسوزان با آنکه تو خدای کریم ناله اش را می شنوی و مکانش را در جهنم می بینی؟یا چگونه شعله دوزخ بر او احاطه کند با آنکه ضعف و بی طاقتی اش را میدانی؟یا چگونه در طبقات آتش به خود بپیچد و مضطرب بماند با آنکه تو به صاقت او آگاهی؟یا چگونه ماموران وزخ او را زجر و ازار دهند با آ که به صدای یارب!یا ب! تورا می خواند؟یا چگونه به فضل تو امید آزادی از آتش دوزخ داشته باشد و تو او را به دوزخ واگذاری؟ هیهات که هرگز چنین معروف نباشد و این گمان نرود و به رفتار با بندگان موحدت که همه احسان و عطا بوده این معامله شباهت ندارد. پس من به یقین قاطع میدانم که اگر تو بر منکران خدائیت حکم به آتش قهر خود نکرده و فرمان همیشگی عذاب دوزخ را بر معاندان نداده بودی محققا تمام آتش دوزخ را سرد و سالم می کردی و هیچ کس را در آتش جای و منزل نمیادی. و لیکن ای خدا، نام های مقدست مبارک است و قسم یاد کرده ای که تمام دوزخ را از جمیع کافران جن و انس پر گردانی و معاندان را ر آن عذاب مخلد سازی و تورا ستایش بی حد و عظیم سزاست که اوجود آ نکه ابتدا خویش را ثنا گفتی و به همه خلق از بزرگواری و صرف لطف و کرم انعام نمودی باز در کتاب خود فرمودی آیا انکه مومن است با آنکه فاسق است یکسانند ؟ هرگز یکسان نیستند.ای خدای من وسید من از تو درخواست می کنم به ان قدرتی که عالم را بدان مقدر کردی و به مقام قضای مبرم که بر هر که فرستادی غالب و قاهر شدی که مرا در همین شب و همین ساعت ببخشی و از من درگذری به خاطر هر جرم وگناهی که کرده م و هر کار زشت که پنهان داشته ام..
........الهی امین